پدر جان سلام باز فرصتی یافتم تا با تو درد دل کنم،نمی دانم چقدر دلم برای تو تنگ شده...

مادرم خیلی سعی می کندجای خالی تو را برایم پر کند اما نمی تواند،و من برای اینکه او را نرنجانم  خود را راضی و خوشنود نشان می دهم.

مادر هر روز پنهان از نگاه من،وقتی سجاده اش را پهن می کند و چادر نمازی که تو برایش خریدی می پوشد،چند لحظه روبروی عکس تو می ایستد وبا چشمانی خیس به تو خیره می شود،آخر او هم مثل من تو را گم کرده است، دلم برای مادر

می سوزدچون او از دوری تو رنج می برد اما بر زبان نمی آوردکه مبادا من دلتنگ شوم...

یک روز دیدم سر صندوقچه ی که تکه  ی از روپوش خونی جنازه ی تو رفت و آن پارچه  را بارها بویید و بوسید.

بعضی وقت ها می گویم خوش به حال مادر که حداقل چهره ی تو را به یاد دارد من که فقط دلم را به عکس های تو خوش کرده ام. وقتی بچه ی دیگر را می بینم که دست پدرش را گرفته و در خیابان راه می رود، احساس کم بود می کنم.

اما از طرفی رشادت های  تو را می بینم به خود می بالم، که چنین پدری داشتم

پدر جان همه می گویند خیلی مهربان بودی اما افسوس که من تنها یادرگارت از نعمت داشتن چنین پدرمهربانی بی بهره ام.

پدر جان هر وقت احساس دلتنگی کرده ام فرزندان سید الشهدا (ع) را در روز عاشورا به یاد می آورم و از ادامه دادن راه تو دست بر نمی دارم.

مگر نمی گفتی رهبر پدر ماست،پس خیالت راهت من همچون تو او را دوست دارم و پدر خود می دانم.

آری ای تمامیت جهان اسلام امروز زبان پدر در کام من است و از گلوی من حرف می زندو خطاب به همه ی مسولین کشور

می گوید : ای باز ماندگان لشگر عشق مبادا بیرق اسلام و جمهوری اسلامی را بر زمین بیفتد و لاله زار ایران را خزان فراموشی در بر گیرد،مبادا رهبر را تنها بگذارید،ما کاری کردیم حسینی شما کاری کنید زینبی، مبادا فردا مدیون خون ما شوید.

امروز فرزندان کوچک شهدا سربازان کوچک انقلابند و چشم انتظار به تحقق پیوستن آرمان های شهیدان، مبادا حقیقت را فدای مصلحت کنید و با تنها گذاشتن ولی فقیه گرد یتیمی بر چهره فرزندان  شهدا بنشانید که فردای قیامت  دامانتان را خواهیم گرفت.

ما درخت اسلام را با خونمان آبیاری کردیم و به دست شما می سپاریم تا از گزند حوادث در آمانش بداریدو از میوه پیروزیش کام جان شیرین کنید.

دریغ است که در سایه سار این درخت خرم بیاساید و به یاد باغ بانش نباشید،دریغ است که میوه اش را آفت بی دردی سایه نشینان از درون بپوساند.

آری پدر جان تو چنین می گویی ومن و همه ی فرزندان شاهد به عظمت خونتان سوگند می خوریم تا جان در بدن داریم در حفظ پیام شما بکوشیم و سنگر اسلام را خالی نگذاریم./